1. دعاي امام در تسبیح خدا
2. دعاي او در ستایش خداوند
3. دعاي او در حمد خدا به خاطر دیدن فرزندش
4. صلوات او بر پیامبر و یکایک جانشینانش
5. دعاي او براي درخواست حاجت
6. دعا براي حاجتطلبي از آستان پروردگار
7. دعا براي قضاي حوائج پس از نماز
8. دعا براي طلب روزي و طول عمر
9. دعا در احتجاب و پناهندگي به حرز الهي
10. دعا در احتجاب و پناهجویي به خدا
11. دعا براي حرز و ایمني
12. دعا در پرهیز از وسوسههاي شیاطین
13. دعاي مظلوم علیه ظالم
14. استعاذه از شرّ دشمنان
15. تعویذ براي درمان تب
16. تعویذ براي سر درد
17. دعا براي درمان تب نوبه
18. دعاي روز سوم شعبان
19. دعا در ماه رمضان
20. دعا در تعقیب نماز صبح
21. دعا هنگام صبح
22. دعاي صبح و عصر
23. دعا براي ورود به مسجد
24. دعاي دیگري براي ورود به مسجد
25. دعاي قنوت،
26. دعاي دیگري براي قنوت
27. دعا پس از فراغت از نماز
28. دعا براي مشکلات در راه سفر
29. دعا هنگام غذا خوردن،
30. دعا در ذکر حاملان عرش،
31. دعاي توسّل حضرت موسي(ع) به محمد و خاندانش(ع)
32. دعاي دیگر حضرت موسي(ع)
33 ـ 37. دعاهاي دیگر توسل حضرت موسي(ع) به پیامبر و عترت او(ع)،
38. دعاي او در مناجات امیرمؤمنان(ع) ،
39 ـ 49. دعاهاي او درباره اشخاص گوناگون همچون: اسحاق بن اسماعیل، اشجع، عیسي بن صبیح و محمد بن علي بن ابراهیم(و ده جمله کوتاه دعایي)
50. دعا براي ساعت یازدهم روز،
51. دعا براي توسل به امام عسکري(ع) در ساعت یازده.
تعدادي از این دعاها کوتاه و یک سطري است، بخشي نیز بلند و چند صفحهاي و برخي هم متوسط.ناگفته نماند که بعضي از این دعاها، از ائمه(ع) دیگر هم نقل شده است؛
مضامین ادعیه:
همان گونه که از عنوان مناسبت بعضي دعاها برميآید، مفاهیم آن ها درباره حمد و ثناي پروردگار، صلوات و درود بر خاندان رسالت، پناهجویي به درگاه خداوند قادر متعال از شر دشمنان، کید حاسدان، آفات، امراض، دردها و مشکلات است. آن چه هم که در اوقات خاصي همچون: روز میلاد سیّدالشهدا(ع) و ماه رمضان و هنگام غذاخوردن است، اهمیت این روزها و مناسبتها و عملها و شناخت نعمتهاي پروردگار و توفیق خواهي براي اداي شکر آن ها است. در دعاهاي مربوط به اشخاص نیز، در نامهها و توقیعاتي که براي اصحاب خویش و نویسندگان عریضه پاسخ ميداده، دعاي خیري به تناسب هر شخص، درباره آنان ذکر کرده که گویاي عنایت خاص حضرت به دوستداران اهلبیت علیهمالسلام و مرتبطان با خط ولایت است. از دعاهایي که اشاره شد، دعاهاي شماره 4، 6، 7، 18، 21، 25 و 51، به دلیل مفصلتر بودن و مضامین بیشتر، درخور توجه ویژه است.
درنگي در آستان سه دعا:
1. صلوات بر پیامبر و جانشینانش (دعاي چهارم): عبدالله بن محمد بن عابد ميگوید: در سامرّا در خانه حضرت ابامحمد عسکري(ع) به دیدارش رفتم، سال 255 هجري بود. از اوخواستم صلوات بر پیامبر و اوصیاي آن حضرت را بر من دیکته کند تا بنویسم. کاغذ بسیار هم با خودم برده بودم. حضرت، بي آن که از روي نوشتهاي املاء کند، بر من دیکته کرد و فرمود: بنویس... این صلواتها نخست با درود بر خاتم پیامبران شروع شده، سپس بر امیرمؤمنان، بر حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین، آنگاه بر یکایک امامان(ع) و درباره هر کدام، صلواتي خاص با عبارات و اوصافي ویژه آمده است که اشاره به ابعاد شخصیت و فضایل و مناقب هر یک از آن زبدگان عالم آفرینش دارد. در صلوات بر پیامبر، از آن حضرت با اوصافي همچون: حامل وحي، مبلغ رسالات الهي، معلم کتاب خدا، بر پادارنده نماز و زکات و دعوتگر به دین حق یاد ميکند و از آمرزش الهي در سایه توسل به آن حضرت سخن ميگوید، که مظهر رحمت الهي و جلوه بتشکني و طاغوت ستیزي است و آیین او را برترین ادیان برميشمارد. در صلوات بر علي بن ابي طالب(ع) ،او را به عنوان برادر، جانشین و امانت دار علم و راز رسول خدا، زبان گویاي حکمت نبوي، غمزدا از چهره پیامبر و درهم کوبنده کافران و فاجران معرفي ميکند و بر دوستان و موالیان او دعا و بر دشمنان و معاندانش نفرین ميفرستد. در صلوات بر حضرت زهرا علیهاالسلام از مقامات والا، برگزیدگي، مظلومیت، محروم شدنش از حق و جایگاهش نزد خدا و رسول سخن ميگوید. هم چنین درباره یکایک امامان(ع)
راوي ميگوید: آن حضرت همین طور ميگفت ومنمينوشتم، تا پس از امامهادي(ع) به خودش رسید و توقف کرد. از او علتش را پرسیدم، فرمود: اگر نبود که این، دیني است که خداوند فرمانمان داده که ادا کنیم و به اهلش برسانیم، دوست داشتم درباره خود نگویم، لیکن دین است. بنویس. آنگاه صلوات بر خود و سپس بر امامزمان(ع) را بیان ميکند که صلوات بر امام عصر طولانيتر از صلوات دیگران است. در فرازي از آن چنین آمده است: «خداوندا!عدالت را با او آشکار ساز، او را با یاري خود تأیید کن، یاورانش را یاور باش و دشمنانش را خوارگردان. به سبب او جباران کفر را در هم شکن و به وسیله او کافران و منافقان و همه ملحدان را نابود ساز، هر جا که باشند، در خاوران و باختران، در خشکي و دریا، در دشت و کوهستان. و با وجود او زمین را پر از عدالت کن و دین پیامبرت را غالب و چیره گردان»
2. دعاي قضاي حوائج (دعاي ششم): حِمْیَري نقل ميکند: خدمت آن حضرت بودم، نامهاي از زندان به دست امامعسکري(ع) رسید که یکي از هواداران حضرت نوشته بود و از سنگیني کُنْد و زنجیر و بدرفتاري حکومت و پریشان حالي خود شکوه کرده بود. امام عسکري(ع) ضمن دعوت او به صبر و مقاومت و آزمایش دانستن اینگونه مصائب و یادآوري پاداشهاي الهي آن، دستور داد که عریضهاي به خداوند بنویسد و آن را به حرم امام حسین(ع) بفرستد و آن را در آن محل شریف به خداوند عرضه دارد. متن آن عریضه و شکوائیه به درگاه خدا چنین باشد: «الي الله الملک الدّیّان...»(1) در این دعا، ضمن ستایشهاي بلندي که از مقام رُبوبي شده، از رنج و گرفتاري خویش و پناه جویي به درگاه الهي و استغاثه به حضرت پروردگار سخن گفته است. در بخشي از این دعا، ادعا نامهاي بر ضد حکومت جباران و ستمگران است. و اینکه آنان در زمین، سلطه یافته و دینداران را به بازیچه گرفتهاند و اموال عمومي و بیت المال مسلمین را صرف عیاشي، موسیقي و مُطربي ميکنند و صاحبان حق را از حقوقشان محروم ميسازند و با سلطه جبارانه خویش، ذلیلان الهي را عزت ميبخشند و عزیزان خدایي را خوار ميسازند و در پشت درهاي بسته، حجابها و دربانها، خود را از دسترس نیازمندان دور نگه ميدارند تا خیرشان به کسي نرسد... «انّه قد علا الجبابرةُ في ارضک و ظَهَروا في بلادک...» در ادامه، حاجات خود را از خدا ميخواهد و خواستار رهایي و نجات است و تنها تکیهگاهش را هم خدا ميداند که امید هر محروم و بي پناه است. هم چنین درودهاي بلندي بر پیامبر اکرم و خاندان او و برخي خواستههاي دیگر بیان شده است. این دعا و شکوائیه ـ که آموزش امامعسکري(ع) به یک زنداني سیاسي علوي در عصر طواغیت عباسي است ـ به نوعي، کیفرخواست علیه حکام جائر است که از دین و مسلماني، نامش را یدک ميکشند و به بدترین شیوههاي ظالمانه و غیر اسلامي، بر امت مسلمان حکم ميرانند و پاکان و حقطلبان را به بند ميکشند.
3. دعاي قنوت (دعاي 25): این دعا، بُعد سیاسي قويتري دارد. گروهي از مردم قم در سامرّا خدمت آن حضرت ميرسند و از بدرفتاري و ستمهاي «موسي بن بُغا»، که حاکم بر آنان بوده است، گلایه و شکایت ميکنند. امام حسن عسکري(ع) به آن مظلومان یادآور ميشود که از «سلاح دعا» بهره بگیرند و در قنوتهاي نمازشان این دعا را بخوانند: «الحمدلله شکرا لنعمائه و استدعاءً لِمزیده...»(2) دو خط روشن و برجسته در کلیت این دعاي مبسوط و ژرف، دیده ميشود: یکي، خط نفرین بر ستمکاران و غاصبان و دیگري، خط دعا براي عدالت گستران و حق طلبان. مثل هر دعاي دیگر، آغاز آن با حمد و ثناي الهي و برشمردن نعمتهاي او و درود بر پیامبر خاتم و خاندان اوست. سپس ورود به عرصه نیاز خواهي، حاجت گستري، درددل و مناجات با پروردگار. آنگاه شکایت به درگاه خدا از سلطه نااهلان و گسترش ظلم و انحراف و حکومتِ آنان که نه امین بر دین و نه مورد اعتماد بر دنیا و اموالاند، حکومت حقه اهلبیت را غاصبانه تصرف کردهاند و آن را دست به دست ميگردانند و در بیتالمال، به دلخواه عمل و مصرف ميکنند و با حق محرومان، یتیمان و بیوه زنان، آلات و ابزار موسیقي و لهو و لعب و عیاشي ميخرند و اهل ذمّه را بر مسلمانان مسلط ساختهاند و کارها را به دست فاجرانِ بيدین و بي رحم سپردهاند و هر چه ميخواهند، ميکنند و هر حریمي را ميشکنند. در ادامه، از خداوند ميخواهد که شوکت و عظمتشان را بشکند، پرچمشان را سرنگون و کاخهایشان را ویران سازد، خورشیدشان را تیره و یادشان را محو کند و با سنگ حق، مغز آنان را متلاشي کند و رعب و وحشت بر دلهایشان افکند و نسل آنان را براندازد و وحدتشان را از هم بپاشد و شرمسار، سرشکسته، خوار و رسوا گرداند. در فصل دوم این دعاي بلند، درخواست امام آن است که حق و عدل، آشکار و رایج گردد و در سایه عدالت و داد، دلها زنده، افکار منسجم، حدود الهي برپا، گرسنگان و محرومان سیر و کامیاب گردند. درخواست اینکه ما در دولت حق و عدل، تلاشگر و عدالت گستر و حق محور باشیم و پناه و مأمني براي پیروان دین خدا گردیم. سپس از هر کس که دعوتگر به حق و منادي عدالت و پناه مظلومان و سدي در مقابل تبهکاران و جانیان باشد، به نیکي یاد کرده و در حقشان دعا ميکند و نصرت، غلبه و شوکت آنان را از خدا ميطلبد که تنها و تنها براي خدا و اداي وظیفه، هر سختي را تحمل ميکنند و رنج سفر وغربت و دوري از خانواده را براي اجراي احکام الهي تحمل ميکنند و مردم را به «توحید ناب» در فکر و عمل فراميخوانند و قیام به امر الهي دارند. طبعا نمونه اعلا و فرد شاخص اینگونه حقطلبي و عدالت گستري، حکومت حقه حضرت مهدي(ع) است که نوید آن داده شده و خود حضرت عسکري و پیروان او هم چشم به راه ظهور آن سپیده روشن ایمان بودند. دعا، بسیار عالي و بلند، داراي نکات عرفاني ژرف و اشارات لطیف است که شرح و بسط آن در این مختصر نميگنجد. امام عسکري(ع) در پایان، از خداوند ميطلبد که در سایه حکومت مردان خالص و بندگان صالح، همه آفاق، سرشار از عدالت و رحمت باشد و خداوند، درجات والا و پاداشهاي عظیم به آنان عطا کند. این، نگاهي گذرا به سه دعا از ادعیه نوراني امام حسن عسکري(ع) بود. باشد که از مکتب عرفاني معصومان(ع) درس عبادت و نیایش بیاموزیم و در زندگي، گام جاي گام آنان نهیم.
پينوشتها:
1. متن این دعا در بحارالانوار(ج 99، ص 238، ح 5) نیز آمده است.
2. و نیز ر.ک: همان، ج 82، ص 229/ حیاةالامام الحسن العسکري، باقر شریف القرشي، ص 205.
نويسنده: جواد محدثي(منبع: سایت نورپرتال -تبیان)